از جمله فعالیتهایی که در قلمرو فرهنگ میتوان انجام داد، کوشش ورزیدن به شناسایی و نشر فرهنگ ملل و اقوام گوناگون است. زیرا فرهنگ هر قوم عامل تعیین کننده هویت آن قوم است و اگر انسانها را از نظر تفاوتهای ظاهری و جسمی نادیده بگیریم میتوان گفت که یک انسان وجود دارد ولی با فرهنگهای گوناگون. اگر همه انسانها نیز دارای یک فرهنگ بودند دیگر نیازی به مطالعه و پژوهش و تحقیق نبود. پس با کنکاش و بازنگری در این مقوله است که میتوان به دلایل و ریشههای تاریخی آداب، سنن، رسوم و باورهای اقوام گوناگون هر منطقه و نیز به رنجهایی که پیشینیان برای به دست آوردن و حفظ و نگهداری آنها متحمل شدهاند پی برد. بازکاوی و نگاهی دوباره و نو به این مشخصهها استکه نسل آینده را به تکاپو وا خواهد داشت تا در احوال گذشتگان خود بیشتر دقت کنند و مجاب شوند که هر کلام و کلمهای که از پیشینیان بر جای مانده و در طی قرون متمادی سینه به سینه گشته و به آنها سپرده شده است تصادفی و ساده نبوده است. همانگونه که میدانیم گهربارترین گنجینه مردمشناسی همان زبان مادری است که به گونههای گویشها و زبانهای بومی و قومی در گوشه و کنار این مرز و بوم زندگی رو به زوال خود را سپری میکند. در زمره اینان زبان و گویش مردم خراسان از جمله شهرستان تربت حیدریه است که از گویشهای بسیار کهن فارسی است که خود نیز از شاخه های زبان آریایی بازمانده از فارسی سره عهد ساسانیان است. به بیانی دیگر این زبان درخت پر برگ و باری است که بر تنه فارسی میانه و ریشه پارسی باستان استوار و شاخههای گسترده آن در جای جای این کشور سایه گسترانیده است. کوشش برای حفظ واژههایی که از دوران گذشته تا کنون بجا مانده بخشی از گنجینه پربهای ادب فارسی را تشکیل دادهاند و هنوز در گویشهای محلی و قومی زنده و کارساز هستند یک تکلیف است.